وابستگی به اینترنت با اعتیاد به آن تفاوت دارد
سلیمانی با اشاره به اینکه بین مفهوم وابستگی به اینترنت و اعتیاد به آن تفاوت وجود دارد، میگوید: بعد از پیشرفت فناوریهای ارتباطی و در رأس آن اینترنت، ابزارهای مختلفی مانند موتورهای جستوجو، درگاههای پرداخت بانکی، شبکههای اجتماعی و... به وجود آمدند. ابزارهایی که بخشی از امور روزمره جامعه بهوسیله آنها انجام میشود. هر شخصی با هر سن و سال و سلیقهای محکوم به استفاده از اینترنت است. پس ما به نوعی وابسته به اینترنت هستیم که البته آسیبها و تحلیلهای مخصوص به خود را داراست.
وی تأکید میکند: نکته کلیدی این است که ریشه اصلی اعتیاد به مواد مخدر و مانند آن بیشتر در بیرون خانواده و ریشه اعتیاد به اینترنت معمولاً درون خانواده است. متأسفانه در خانوادههای امروزی خلاءهای وجودیِ خود را گاهی با ابزارهای نوین از جمله گوشیهای هوشمند و گجتهای همراه دیگر پُر میکنیم. شاید تصویر اعتیاد در ذهن ما مخصوص دوران نوجوانی و جوانی به نظر برسد، اما در عصر حاضر اعتیاد به اینترنت را در کودکانی که تنها سواد بصری و قدرت تشخیص شکلها و رنگها را دارند هم به روشنی میبینیم.
این استاد دانشگاه یادآور میشود که امروز در خانواده، کودکانی را میبینیم که با اضطراب بسیار زیاد از نیازهای مجازی خود، سخن میگویند. یا نوجوانانی که آنقدر غرق در تفریحات آنلاین هستند که از حضور در جمعهای خانوادگی گریزان بوده، این حضور را نوعی مزاحمت برای پیشرفت خود در یک رقابت مجازی میدانند. در روی دیگر سکه هم این درگیریها را در والدین میبینیم. والدین با درگیریهای موجود کاری و شخصی، اندک زمان حضور در خانه را هم صرف چک کردن پیامها و اطلاعاتی میکنند که در طول روز فرصت مشاهده آنها را نداشتهاند.
پیروزی واقعی، شیرینتر از حس مجازی آن است
این کارشناس فناوری اطلاعات تأکید میکند: این که ما خود را در حصاری قرار داده، بخواهیم دور از اینترنت زندگی کنیم، حداقل در زندگی شهری مقدور نیست که علت آن هم وابستگی امور روزمره به اینترنت است. از طرفی جا ماندن از قطار فناوری قطعاً برای شخص و جامعه پیامدهای خوبی نخواهد داشت. با تأسف فراوان در حال حاضر اطلاع نداشتن برخی افراد از امور فضای مجازی و اینترنت بهانهای برای سوژه کردن ایشان و خندیدن است. همه ما به این نکته باور داریم که اگر از چیزی منع شویم به آن حریصتر می شویم، پس قرار دادن سد در برابر استفاده از اینترنت قطعاً چاره کار نیست.
سلیمانی که در زمینه اعتیاد به اینترنت و فضای مجازی تحقیقات گستردهای دارد، راهکارهای کاربردی برای دور کردن فرزندان از فضای اعتیادآور اینترنت دارد. او توضیح میدهد: یکی از این اقداماتِ رهاییبخش، انجام کارهای مشترک است. به زبان سادهتر اینکه سعی کنید در فعالیتهای اعضای خانواده در فضای مجازی مشارکت کنید، بهطور مثال چه اشکالی دارد که یک پدر گاهی هنگام بازی های آنلاین، کنار فرزند خود بنشیند و با اصطلاحات و شرایط بازی آشنا شود؟ فکر کنید کودک شما چه تصوری از شما خواهد داشت وقتی شما در هنگام صحبت او با دوستان خود از اصطلاحاتی که به کار میبرد هیچ چیز نمیدانید؟ اگر فرزند شما نظارت و همراهی شما را در این مسائل ببیند، بتدریج میتوانید وارد مرحله جایگزینی شوید و با اتکا به همان جذابیتهایی که بازی برای او دارد، جایگزینهایی تعریف کنید. اما این بار هم به صورت مشترک؛ به طور مثال یک قرار استخر، یک قرار دوچرخهسواری، یک بازی پانتومیم خانگی یا یک بازی اسم و فامیل خانوادگی. البته شما باید سعی کنید در این رقابتها حس پیروزی را در او القا کنید و کمکم به کودک خود بیاموزید حس واقعی پیروزی، شیرینتر از حس مجازی آن است.
این کارشناس و پژوهشگر فضای مجازی جهتدهی به اقدامات را چاره دیگر این مشکل میداند. او بیان میکند: اگر فرزند شما علاقهمند به اینترنت و فناوریهای نوین این حوزه است، سعی کنید علاقه او را جهتدهی کنید. سد شدن در مقابل علایق فرد، قطعاً برایش خوشایند نیست. اطلاعات لازم در خصوص موضوعی که او علاقه دارد را کسب و او را هدایت کنید. به طور مثال اگر بیشتر وقت خود را صرف گشت و گذار در اینترنت میکند، به او پیشنهاد راهاندازی یک وبلاگ یا وبسایت شخصی را بدهید. شما باید همراه او باشید. در کسب دانش لازم، کلاسها یا محتواهای آموزشی و... سعی کنید همراه او خودتان هم یادگیری را آغاز کنید. در نقش ناظر ظاهر نشوید. این برای فرزند شما آزار دهنده خواهد بود. سعی کنید موضوع را به سمت یک رقابت سالم آموزشی هدایت کنید.
جذابیتهای آنلاین را درک کنید، بعد جایگزین بدهید
جایگزینهای مناسب، راهکار بعدی این کارشناس ارتباطات است. سلیمانی تشریح میکند: در گام اقدامات مشترک بیان شد که شما در نهایت باید جایگزینهای مناسبی را پیدا کنید که جذابیتهای موجود در فضای مجازی و بازی را داشته باشد و تا حد امکان آسیبهای این حوزه را از بین ببرد. قطعاً هر خانواده با توجه به شرایط خود جایگزینهای مختلفی در این حوزه دارد، اما به صورت کلی سعی کنید اقدامات را به صورت قدم به قدم و بتدریج و همچنین مستمر انجام دهید. اینکه شما به یکباره به فرزند خود بگویید به جای اینکه با گوشی بازی کنی با من به استخر بیا، قطعاً نمود یک اقدام نمایشی و آنی و از طرفی صرفاً مقابله با استفاده وی از بستر اینترنت است. پس باید جایگزینها را زمانی مطرح کنید که به او اثبات شده است دیگر شما هم جذابیتهای امور آنلاین را دریافتهاید و در موقعیتی مساوی تصمیمی به جز استفاده از فضای آنلاین گرفتهاید. بهتر است به یک نکته در این قسمت توجه کنید، اگر فرزند دختر دارید شما به عنوان پدر تکیهگاه او هستید، همراهی شما و اینکه شما از او حمایت می کنید، او و زیباییها و تلاشها و موفقیتهایش را ستایش میکنید، قطعاً مانع بزرگی در مقابل همه افرادی است که ممکن است با استفاده از این بستر، از ذات پاک مهربانوی شما سوء استفاده کنند و خطراتی که قطعاً درباره آن خوانده و شنیدهاید، پیش آید.
مادران هم توجه کنند!
وی ادامه میدهد: اما اگر مادر هستید؛ اولاً باید خود را از آسیبهای آن حوزه حفظ کنید و دوم این که الگویی مناسب برای حضور او در اجتماعات واقعی و مجازی باشید. اما اگر فرزند پسر دارید باید بدانید فرزند شما همیشه آرزوی مرد شدن دارد! آرزوی سبیل درآوردن و اقدامات مستقل انجام دادن. در کارها از او مشورت بگیرید و اگر در کاری تخصص پیدا کرده از او کمک بگیرید. شاید مادرها گاهی از فرزندان پسر خود بشنوند: شما عقب بایست این یک کار مردانه است! در این مواقع سعی کنید او را جدی بگیرد و به خواست او احترام بگذارید.
سلیمانی ارتباط این بخش با اعتیاد به اینترنت را به این صورت تشریح میکند: فرزند شما گاهی اوقات هویتی که در دنیای واقعی اجازه بروز آن را ندارد در فضای مجازی بروز میدهد، نیازهایی که شاید ملموس نباشند، اما وقتی شما به گذشته خود فکر میکنید آنها را به یاد میآورید، پس کار خیلی سختی نیست. اگر نیازهای او را در فضای واقعی خانواده برآورده کنید، فرزند شما برای تأمین آن به فضای غیرواقعی و پر از تهدیدهای ریز و درشت پناه نخواهد برد.
این فعال حوزه فضای مجازی با تأکید بر اهمیت زیاد مدیریت زمان می گوید: زمان، عنصری است که همه میگوییم، نداریم. بابت هر کار و درخواستی پاسخ مشابهی ارائه میدهیم؛ «زمان نیست، وقت نداریم، وقت من پر است و...» اما بهتر است گاهی واقعبینانه به قضیه نگاه کنیم و ببینیم آیا واقعاً باز هم وقت نداریم؟ و آیا شایسته است اندک وقتی را هم که داریم از خانواده خود دریغ کنیم و فرزندان را در فضایی که نامش «فضای مجازی» است، اما به واقع مجازی نیست تنها بگذاریم؟
نظر شما